یادم می آید که امام راحل در برخورد با بنی صدر، تدبیر کاملاً متفاوتی را پیشه کرده بود و صبورتر از همیشه و همه، سیاست مداراگری و طولانی کردن زمان فیصله بخشی به کیس بنی صدر را پیشه کرده و برخورد با بنی صدر را که هنوز ماهیت پلیدش برای مردم کاملاً روشن نشده بود و افکار عمومی هنوز مظلومیت یاران امام را رقم می زدند، به بیداری عمومی سپرده بود و هر روز که می گذشت، بنی صدر تلاش می کرد تا امام را به موضعگیری صریح علیه خود واداشته، تا سطح و وزن سیاسی خود را به امام رسانده و اصطلاحاً با ایفای نقش قهرمان منفی، از خود یک اسطوره ماندنی بسازد!

امام این کیس را با تدبیر کاملاً مدرن و مبتنی بر نظریه های نوین مدیریتی شخصاً اداره می کرد و ضمن روشنگری تلویحی افکار عمومی از قرار دادن خویش در جبهه مخالفان علنی استنکاف می کردند و مخالفت خود را با حمایت از مخالفین بنی صدر بروز داده اما از وی بعنوان رئیس جمهور و دارنده رای مردم حمایت ساختاری می کردند!

زمان می گذشت و بنی صدر با موضعگیری های غلط، رفته رفته ماهیت خود را برملاء کرده و آهسته آهسته از طرفداران مردمی خود می کاست و وابستگی خود را به ضدانقلاب بیشتر می کرد و درست در زمانی که او فکر می کرد در حال اوج گیری و مقتدرتر شدن از امام راحل است، افکار عمومی به هویت او پی برده و با شعار انقلابی "مرگ بر بنی صدر- بنی صدر، اعدام باید گردد" عملاً حیات سیاسی اش را پایان دادند و با آمادگی ذهنی افکار عمومی، مجلس به راحتی هر چه تمامتر به عدم کفایت سیاسی او رای داد و امام هم طبق اختیارات قانونی و مستند به مصوبه نمایندگان مردم، بنی صدر را عزل کردند و بدون ایجاد هرگونه ذهنیت منفی در افکار عمومی، این کیس مختومه گردید!

حقیر در تحلیل محتوای تدابیر رهبری معظم در جریان فتنه ۸۸ تاکنون دقیقاً شاهد تکرار تدبیر امام راحل بوده ام که طی آن رهبر عزیز با تحمل و شکیبائی مثال زدنی، مانع از برخوردهای پلیسی با سران فتنه شده و ضمن روشنگری مستمر و حمایت از مخالفان آنها، این کیس را طوری جلو بردند که افکار عمومی و حتی کسانی که تا مدتی قبل به اینها احساس کشش می کردند و یا خواهان حفظ حرمت آنها بوده اند، اینک به برخورد قاطع قضایی تا مرز مجازات اعدام آنها اصرار دارند و این امر بدون اینکه از این قهرمانان منفی، اسطوره بسازد، به راحتی آنها را به زباله دان تاریخ خواهد انداخت !

راستی آنها چقدر برای دستگیری زودهنگام خود بی قراری می کردند، و نظام و رهبر معظم چه شکیبائی دشواری را تحمل کردند و اما امروز قبل از آنکه فکرش را هم بکنند، همه اقشار مردم و ترجیحاً نمایندگان مردم در مجلس، عزم خود را برای تقاضای مجارات اعدام این فتنه گران خائن از قوه قضائیه جزم کردند و حتی فراکسیون اقلیت مجلس نیز با قاطعیت از این خائنان اعلام برائت کردند.

مکمل این فضاسازی فکری این شد که ما بالاخره شاهد موضعگیری خواص خاص و در راس همه آیةالله هاشمی رفسنجانی نیز علیه سران فتنه و اذعان به ارتکاب فعل حرام از سوی آایشان بوده ایم، موضعگیری همه مداراگران همچون ناطق نوری، حسن روحانی، محمدی ری شهری، امامی کاشانی، محسن رضائی، قالیباف، علی لاریجانی و دیگران که گمان می کردند، آنها از مسیر انحرافی خود باز خواهند گشت، دقیقاً اعتراف رسمی به برتری تدبیر رهبری عزیز در راستای ایجاد آمادگی کامل در افکار عمومی و پرهیز از قبول اصرار برخی ها برای برخوردهای نارس و زودهنگام با سران فتنه بود و کار به جایی رسید که حالا همه چیز برای همه کار فراهم است، از بازداشت تا محاکمه و تا مجازات هیچ مانعی وجود ندارد و برای این بیچاره ها هیچکس یقه ای نمی درد و تره ای خرد نمی کند!

خیانت اخیر سران فتنه بحدی وقیح، مشمئز کننده و نوکرانه بود که هیچ تردیدی را درافکار عمومی بجا نگذاشت که این سران فتنه، به کمک امریکا و اسرائیل شتافته و شتابزده به میدان آمده تا اولاً مانع از ادامه الگوگیری مصری ها از انقلاب اسلامی و الهام گیری آنها از ولایت فقیه و جمهوری اسلامی شوند و ثانیاً بتوانند با گل آلودکردن آب، در ایران هم روز خشم را برپا کرده و این موج بیداری در جهان اسلام را شامل نظام اسلامی و مردمی ایران هم بنمایند!اما زهی خیال باطل!!

واقعاً چقدر قباحت دارد که آقایان چشم خود را در قبال راهپیمائی عظیم و کاملاً استثنائی ۲۲ بهمن بسته و سه روز بعد از این حماسه بزرگ ملی، بخواهند این همبستگی ملت و دولت ایران را زیر سئوال ببرند تا امریکا و اسرائیل بتوانند از بحران اخیر در جهان اسلام رها شده و از طرفی نوکری ویژه آنها را نیز پذیرفته و آنها را مثلاً بی اثر و تاریخ مصرف گذشته نپندارند و بی مزد رها نکنند!

اگر چه مردم ما با عدم استقبال از فراخوان سراسری و غیرقانونی آنها و بلکه حتی با مقابله های خودجوش با یاوه سرائی ضد ولایت اندک مزدوران ماهواره گرا، تودهنی محکمی به آنها زده اند، اما این نوکران حلقه بگوش استکبار، برای رسانه های استکباری، خوراک تبلیغاتی درست کرده، تا آنها مسلمانان منطقه را در ادامه قیام سراسری خود مستاصل نمایند که مثلاً بگویند: الگوی شما یعنی جمهوری اسلامی ایران مانع از حمایت مردمی از شما شده و تازه خودش هم مورد خشم مردم است!

از شما می پرسم، آیا جرمی بالاتر از این وجود دارد، کسانی که تا دیروز شعار"نه غزه، نه لبنان" سر می دادند ، چگونه شد که امروز داعیه دار حمایت از مردم مصر و تونس شده تا به این بهانه دروغین، علیه جمهوری اسلامی عقده گشائی نمایند؟!

یقیناً این فتنه گران نمی توانند از آتش خشم ملت ما در امان مانده و یا از چنگال قانون جان سالم بدر برند، چرا که آنها باید پاسخگوی اتهامات زیادی باشند که یکی از آنها مسئولیت خون شهدایی است که با فراخوان های غیر قانونی آنها قربانی شده اند!

برخی می گویند که فلانی نخست وزیر زمان امام است و...حقیر یادآور می شوم که مگر خود امام راحل با نخست وزیر زمان خود یعنی مهندس بازرگان برخورد نکرده و آنها را برای همیشه از مسئولیت های نظام محروم نکرده و حزب آنها را منحله ندانسته اند؟!این چه منطقی است، وقتی امام راحل، قائم مقام خود را عزل می کنند و صراحتاً اعلام می دارند که ما با کسی عقد اخوت نبسته ایم، دیگر کدام عنوان مانع از برخورد مقتضی نظام با متخلفین و منحرفین می گردد؟!

علیهذا در پایان انتظار می رود که قوه محترم قضائیه، افسار گسیخته سران فتنه را به دست گرفته و کار را یکسره کند و مردم را به استناد اینهمه اعلام انزجار در راهپیمائی بزرگ و سراسری روز جمعه، از این همه نگرانی به در آورد و برای همیشه این فتنه را ریشه کن کرده و جامعه ما را از گزند این فتنه گران مصون نماید.

صادقعلی رنجبر-عضو هیئت علمی دانشگاه